۱۰/۲۵/۱۳۸۸

زمینِ تنیسِ اون ور خیابونه و مسابقاتِ سالیانه ی تنیس به راه... توی راهروهای دانشکده می تونی مسابقه ها رو از بالا نگاه کنی. هر از گاهی صدای تشویق جمعیت می آد. صداش رو دوست دارم... منو می بره به بچگی و استادیوم تختیِ پشت خونه و پنجره های کتابخونه مون که رو به استادیوم باز می شدن... و صدای جماعت که از هر گاهی نعره می زد که: مشکیه ته!

۴ نظر:

ليلا گفت...

من هم نسبت به صدای استادیوم همین حس رو دارم. در ضمن قبول داری که به هر زبونی باشه یک جور به گوشت میرسه. میتونی چشماتو ببندی و بشنوی که داره به فارسی میگه مشکیته یا خیلی چیزهای دیگه مربوط به سماور و اینها ... :)

Farmoon گفت...

dar morede "shire samavar" ham chizi mishnidin?

Mojtaba گفت...

راه راهته :))

Laleh گفت...

فرمان: طرف دارنِ پیام خیلی مودب هستن از این شعارهای بد بد نمی دن!

مجتبی! وطن فروش نباش! چرا داری یونتوس رو تشویق می کنی؟