1- اوایل آزار دهنده بود اما الان دیگه عادت کردم که با اولین لقمه صبحانه، چشمم به صفحه اول روزنامه بیفته که یه خبر مزخرفی در مورد ایران توشه... اونم روزنامه تنبل و بی خاصیت نیوزیلند (خداییش خبرهاشون خنده داره: گربه فراری، پلیس به دنبال گربه...)
2- تمام شب رو خواب های خوب دیدم. خواب آواز و خورش بادمجون و خنده!!! تاثیر موسیقی فیلم امیلیه و تاثیر بسته ای که از مامانم اینا برام رسیده و صبح قراره برم بگیرمش!!
3- از دو هفته پیش برای امشب بلیت رزرو کرده بودیم که فیلم Pirates of the Caraibbean رو ببینیم. همه اش به این تصویر فکر می کنم که با چرخیدن کره زمین، فیلم روی پرده های سینماهای مختلف دنیا اکران می شه... چقدر باشکوه!!

4- آخر هفته قراره برای بچه ها ته چین بپزم. نمی دونم خوششون میاد یا نه. گرچه بیشتر ترچیح می دم که خوششون نیاد و خودم همه اشو بخورم!!!