۸/۱۶/۱۳۸۶

سه ساعت ورقه صحیح کردم. خیلی از شاگردا شیر رو توی خط مونتاژ تولید کرده بودن و یه نفر هم هواپیمای بوئینگ رو توی خط مونتاژ و روی تسمه نقاله!!
اول هاش خنده دار بود اما بعد از یه هفته و نیم روزی سه ساعت، حماقت ها از خنده داری می افتن.

۴ نظر:

ليلا گفت...

:D

ناشناس گفت...

تو رو خدا نخند به این شاگردای بیچاره. بعضی‌هاشون ساعت ۱۲ شب نشستن و یه کلمه هم سر درنمی‌آرن، می‌خوان یه چیزی سرهم کنن که شاید صفر نگیرن :(

ناشناس گفت...

va khande nadare, nisheto beband, bichare bacheha.mohem ine ke adam ta goor daneshbejooye, mohem nist chi ro koja tolid kone ya kio koja montaj kone.
toro khoda movazebeshoon basha gonah daran.

Unknown گفت...

جوجه منم خیلی دلم تنگ شده. ایران بیا نیستی نه؟
کاش یه موقع یه چت دریت و حسابی می کردیم...بوووس