۶/۲۶/۱۳۸۷

باید خودمو به مدت شیش ساعت توی فرودگاه هنگ کنک سرگرم کنم. تا جایی که باتری لپ تاپم جون داره اینترنت گردی کنم، هزار بار خودمو آرایش کنم و پاک کنم و عطرهای مختلف امتحان کنم، شونصد بار از جلوی مغازه های تکراری قدم بزنم، به مقاله های توی کیفم محلِ سگ ندم، برای انتخاب قهوه یک ربع وقت صرف کنم، هی کتاب بخونم و هی بخوابم، هی حرکات کششی انجام بدم... با این همه وقت نمی گذره لامصب! نمی گذره!


۲ نظر:

ناشناس گفت...

تو هنوز تو راهی؟؟؟؟؟؟

ناشناس گفت...

لولو جونی رسیدی دیگه تا الان گمونم. بازم مرسی. خیلی خوب بود و به یاد موندنی...