You're my anchor point

1- و چقدر امروز توی راه به این فکر کردم که "میان آفتاب های همیشه زیبایی تو لنگری است*" با این تفاوت که فقط به کلمه و مفهوم لنگرش فکر کردم به نقطه صفر... به اهمیت لنگرِ کسی بودن و کسی رو لنگر داشتن!

2- Lord of the rings دیدنِ بی امانمون امروز تموم شد. از شنبه تا سه شنبه. همه هم نسخه های طولانی. به این فکر می کردیم که فیلم های چند قسمتیِ جذاب دیگه که بشه یه نفس (دو سه نفس) دید چی ان: جنگ ستارگان، جیمز باند، ماتریس، تمام قهرمان های من دار... تا این که در یک لحظه کشف و شهودِ آشپزخانه ای/شیرچای نوشانه به من الهام شد: !Pirates!

3- دوست دارم در مورد چیزهای روزمره ای که بهشون فکر می کنم بنویسم... مثلا در مورد گلشیفته و این که ملت چرا دست از سرش ورنمی دارن و این که چرا بالاترین این قدر لینک های جواد داره و والیبالی که هفته پیش بازی کردم و دستور غذای جدیدی که کشف/اختراع کرده ام ... حرف ها قبل از این که از چشمام به روی صفحه مانیتور برسن، بوی کهنگی می گیرن... شایدم من حوصله ام زود سر می ره تازگی ها... ترجیح می دم بیشتر بخونم و بچرم تا این که بگم و بنویسم...

4- المان هایی هستن توی دنیا که من رو به تو وصل نگه می دارن... چیزهایی عمیق تر از فنجونِ سفالیِ آبیِ کم رنگ یا بیسکوئیتِ شکلاتی یا بستنی-دوست نبودنِ من... المان هایی هستن توی مغز من که دنیا رو نگه می دارن... سه تا نوتِ اول rain drops بدون نیاز به بقیه آهنگ، نخِ دندون کشیدن در دو جهتِ مختلف، بارِ مجازیِ بعضی کلمه ها رو با جوادی ادا کردنشون برداشتن... المان هایی هستن توی خیالِ من که از دنیا مهم ترن... فهرست زخم هات و از حفظ بودنِ تاریخچه اشون، حتا اگه هیچ وقتِ هیچ وقت قرار نباشه امتحان بگیرن ازش.

5- هر از گاهی تس فیلم رو قطع می کنه و توضیح می ده که توی این صحنه پیتر جکسن پشت صحنه داشته چی کار می کرده و جزئیاتِ خرخونانه و جالبی از این دست... هر از گاهی فیلم رو قطع می کنیم و در مورد این حرف می زنیم که جهان آیا جای امن تر و بهتر و کم خشونت تری شده یا نه... به این نتیجه رسیدیم که نشده، گرچه من دوست داشتم بتونیم با افتخار از دستاوردهای علمی و اجتماعی و فرهنگی بشرحرف بزنیم و بگیم که چقدر باشعور تر شده بشریت. به این نتیجه رسیدیم که خشونت در بعضی جاها پنهان تر شده و مرگ و میرهای ناشی از جنگ هم که حاجتی به مقایسه ندارن.

6- در مورد این حرف می زنیم که چرا محتوا یا حتا اشاره های سکسی داشتنِ فیلم ها باعث می شه که رده بندی فیلم عوض بشه اما خشونت به همون نسبت توی رده بندی موثر نیست... با وجودی که سکس شاید طبیعی تر و انسانی تر از خشونته. درسته که طبیعی تر بودن چیزی (مثلا اگه فرض کنیم طبق یک خط کشِ مخصوصی، سکس از خشونت طبیعتی تر شناخته بشه) دلیلِ به جا تر و درست تر بودنش نمی شه**، اما متوجه منظورم که می شین؟ برای بچه دوازده ساله دیدنِ بریدنِ کله آدما مخرب تره یا دیدنِ سکس؟! در مورد بازی های کامپیوتری هم می شه خیلی حرف زد...


* دامون جون منظورم تو نبودی ها!
** این طبیعی نبودن بهانه ی خطرناکیه که مثلا با استناد بهش هم جنس گرایی رو نقد می کنن (گرچه باز هم پدیده ی طبیعی ایه ولی خب بستگی به خط کشِ فرد استدلال کننده و درجه ی سنت خواهی خودش داره)