۹/۱۶/۱۳۸۷


با وجودی که می دونستم هزار بار قراره از همه بخواد که بخونیم"وقتی دل گیری و تنها، غربت تمام دنیا، از دریچه ی قشنگ..." بازم عینِ هزار بار رو من نعره زدم و خوندم.
باور نمی کردم که با آهنگِ خلیجِ فارس این قدر احساساتی بشم.
فکرشو نمی کردم که به این نتیجه برسم که ابی رو دوست دارم!
تمامِ کنسرت رو خوندم و رقصیدم و جیغ زدم!!
جای همگی خالی!

۴ نظر:

ناشناس گفت...

وای، یعنی ابی تو نیوزلند کنسرت داشته؟
چه خوب، باید حسابی بهت خوش گذشته باشه :-)

Mim Noon گفت...

بدین وسیله مراتب حسودی خود را اعلام مینمایم

پرستو سمیعی گفت...

آي اي جماعت
چرا لينك وب لاگ شوهر ما را هوايي نمي كنيد؟

اين چه رسمي است آخر

اف بر شما

ناشناس گفت...

آخی , منم کلی دوسش دارم ولی یعنی تو تا به این سن رسیدی به نتیجه به این مهمی نرسیده بودی؟
راستی اونجا هم منو غذاها همونایی بود که تو کنسرت اینجا بود؟ کشک بادمجان و کباب کوبیده و ....