۶/۱۹/۱۳۸۱

مي خواستم همه «هزار کاکلي شاد»ي که توي وجودم پرواز مي کنن رو بهش بدم. اما خيلي داغون تر از اين حرفا بود.
گاهي وقتا براي آدما هيچ کاري از دستت بر نمي آد و اين ديوانه کننده است.

هیچ نظری موجود نیست: