در دلم چيزي هست
مثل خواب دم صبح
مثل يك بيشهي نور
و چنان بيتابم
كه دلم ميخواهد بدوم تا ته دشت
بروم تا سر كوه
چيزي در درونم از نشستن بازم ميداره. به قول آقامون شهرام شپره بيا با همسايهمون برقصيم تو خيابون!!!!
واقعا لازم دارم برم بيانتها برقصم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر