۱۲/۰۳/۱۳۸۳

به غروري نگاه مي‌كنم كه آستانه‌ي اوخ شدنش رو يه جورايي تويي اين يك دو سال بالاتر برده بودم. شايد اين خصلت زندگي باشه كه هميشه وقايع آدمو براي اون چيزي كه توي راهه آماده مي‌كنن.
اون آستانه، الان آماده‌ي واكنش نشون دادنه. بايد واكنش‌هاشو با يه سيستمي توي منطقم لينك كنم. وگرنه كلكم كنده‌اس!!
اين آستانه‌ي الان پايين اومده بهم حس آرامش مي‌ده. حس اين كه يه سيستم دفاعي‌اي اطرافم داره فعاليت مي‌كنه. حس مي‌كنم كه حما‌قت‌ها و حس‌ها تهديدم نمي‌كنن.
!!And that's a blessing

هیچ نظری موجود نیست: