سياسي بازي بلد نيستم. ازمون يه گزارش خواستهان در مورد جلسههايي كه برگزار شد و رييس نازنين من انتظار داشت كه من توش يه جورايي ظريف و لطيف ازش تعريف و مظلومنمايي و اعادهي حيثيت و اينا بكنم… منم به سان خنگولي خارج از جريانات، يه سري چيزا نوشتم كه به مذاق رييس جان خوش نيومد.
رييس داره توي فضاي موهومي و فازي (عجب فضايي ميشه! موهومي و فازي!!!!) سير ميكنه و هر حركتي از ما و زعماي شركت رو تعبير و تفسيرهاي عجيب غريب ميكنه. اصلا حوصلهي برگزاري نشستهاي رييسشناسي با همكارام رو ندارم. و بيشتر از اون حوصلهي تغيير دادن گزارش و رييسپسندانه كردنش رو. رييس و فضاهاي غير قابل دركش رو به حال خودش، پشت هالهي دود سيگار ضخيمش رها ميكنم.
در اين جا به خودم اجازه ميدم كه يه كارشناس ساده و خنگ باشم …
۱۰/۱۲/۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر