۱۲/۰۴/۱۳۸۴

در دلم چيزي هست
مثل خواب دم صبح
مثل يك بيشه‌‌ي نور
و چنان بي‌تابم
كه دلم مي‌خواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر كوه

و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم

و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم
و چنان بي‌تابم

هیچ نظری موجود نیست: