۱/۱۷/۱۳۸۵

دشمن جايي آن بيرون است
يك مرحله‌ي مهم رشد، در انسان‌هايي كه از لحاظ رواني متعادل و سالم هستند، پذيرفتن تبعات عمله. رسيدن به اين طرز فكر باعث مي‌شه كه جلوي خيلي از بي‌مسووليت‌‌بازي‌ها و تعلل‌ها گرفته بشه.
خيلي تعجب كردم وقتي كه كشف كردم كه انسان‌ها معتادگونه به اين باور مي‌چسبن. انگار زير سايه‌ي اين باور آرامش‌بخش كه "سررشته‌ي امور از دست من خارج است"، نظاره‌گر بدبختي‌هاي زندگيشون مي‌شن بدون اين كه خودشونو سرزنش كنن و از بدبختي‌شون شرم‌زده بشن. براي اين كه يك دشمن پدرسوخته‌اي آن بيرون است كه همه‌ي اين بلاها رو سر من آورده.
و عجيب‌تر اين كه پرداختن به اين باور ناسالم و شاخ و برگ دادن بهش ارضا كننده‌تر از رضايت ناشي از تصميم و رفتار درسته.

هیچ نظری موجود نیست: