جدول سيمپلكس درس دادم و روش M بزرگ. فكر ميكردم كه خيلي كار سختي باشه و نتونم خوب قضيه رو بفهمونم. آروم و قدم به قدم پيش رفتم تا همه حسابي ياد گرفتن. سه تا از شاگردام هستن كه خيلي باهوشن و نزديك بود سر كلاس بپرم ماچشون كنم. يكيشون هميشه با دهن باز به تخته نگاه ميكنه و كل قيافهاش يه تابلوي گندهاس كه ميگه: "من نفهميدم ميشه از اول توضيح بدين" اين اول هم يعني از اولِ جلسهي اول!!!
با وجود حقوق افتضاحي كه بابت ترم پيش گرفتم و با وجود استيصالي كه بعد از كلاس احساس كردم از دست تنبليهاي بچههام و از زير كار دررفتنهاشون، با وجود عكس زيباي middle finger ي كه روي زمينهي چادر مشكيام گرفتم كه الان زمينهي صفحهي موبايلمه كه تقديمش كردم به دانشگاه آزاد، از درس دادنم راضيم. از اين كه از پس سيمپلكس براومدم... از اين جا به بعدش فقط قرتيبازيه...
۲/۰۴/۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر