۳/۳۰/۱۳۸۵

ليدوش
اتاق انتظار، يك كتابخونه‌ي جذاب: "وقت تقصير"، "جاي خالي سلوچ"، "راهي به درازي جاده ابريشم"، "قطار به موقع رسيد"، "دنياي سوفي" و كلي چيز ديگه. هنوز نوبتم نشده و من وقت دارم كه يه چيزكي بخونم. "حتا يك كلمه نگفت" هاينريش بل رو برمي‌دارم. برام چاي و شيريني مي‌آرن.
مي‌خوام به مسوولش بگم كه چقدر اون فضا رو دوست دارم. سرش جاي ديگه گرمه. داره در مورد مسيح و كائنات حرف مي‌زنه.


هيچ وقت در محيط به اين جذابي هاي‌لايت نكرده بودم!

هیچ نظری موجود نیست: