اين كه شريفي پيدا كني تو آكلند، اونم شريفي صنايعي خيلي حرفه!!! با سه تا از بچه هاي ايراني رفتم بيرون. خوش گذشت.
بعد از مدت ها تونستم دري وري هايي رو كه نمي شد به انگليسي اومد رو بگم!!( حالا كه فكر مي كنم مي بينم چقدر ديشب دري وري گفتم ها!!)
و چيزي كه خيلي جالبه سرعت صميمي شدنه. دارم ركورد مي زنم!!
يك سري افكار فلسفي_ارتباطي_مليتي دارم كه بعدا مي گم. (آرش مي گفت شماها از هر چي سردرنمي آرين يه فلسفي بهش مي چسبونين!!)
۱۲/۰۴/۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر