۲/۳۱/۱۳۸۹

I feel like giving you a hug


یه خانومی توی اتاق ما هست که دانشجوی دکترای بازاریابیه. امروز با یه جعبه شکلات وارد اتاق شد. ازش می پرسم مناسبتش چیه و می گه که الان سه ساله که از سرطان پستانش گذشته و امروز جواب معاینه اش رو گرفته و صحیح و سالمه. برای خودم یک شکلات توت فرنگی و یک شکلات کارامل برداشتم و رفتم سر میزش و بهش گفتم که احتیاج دارم بغلش کنم.
کلی رفتم توی شیکم قلمبه و مهربونش و از احساسِ سرخوشی لبریز شدم.


۲ نظر:

پرستو سمیعی گفت...

حسودی اعلام می دارم

ليلا گفت...

همون که پری گفت. :)