۱۰/۲۲/۱۳۸۳

لحن ناباكوف در كتاب خنده در تاريكي خيلي شبيه لحن ساراماگوست وقتي كه داره تند و تند از شخصيت‌هاش و فكرا و كاراي ساده و سطحي‌شون حرف مي‌زنه. اين لحن نوشتار، حس رقت‌آوري القا مي‌كنه. حس ترحم‌ به حال آدمايي كه خيلي ابله و ساده و اينان.
يه رگه‌هاي طنز كوچيك هم، عين ساراماگو، توي كتاب ديده مي‌شه كه يه لبخند گذرا مي‌آره و بعد فراموش مي‌شه:
"آلبينوس با زبان‌بازي گفت:"منطقي باش. من كه هر كاري كه بخواهي مي‌كنم. خودت خوب مي‌داني، پيشي..."
به تدريج باغ‌وحشي از اسم‌هاي خودماني براي ناز و نوازش او درست كرده بود."
صفحه‌ي 107- انتشارات مرواريد

با ذهنيتي كه من از ناباكوف داشتم، لوليتا و ماشنكا، حس مي‌كنم كه اين كتاب براي اين كه نوشته‌ي ناباكوف باشه زيادي سطحيه...
نظر شما چيه؟

هیچ نظری موجود نیست: