شتروارگی...
برای من بهترین مدل برای در ارتباط باقی موندن با رفقایِ پخش و پلام اینه که از نامه های آن چنانی و عریض و طویل و شروع های سخت و سنگین بگذریم و به جاش جمله های کوتاه و سبک بفرستیم برای هم... انگار که دیروز هم دیگه رو دیده ایم ... دوست دارم یهو وارد چت بشم و مقدمه های سلام-چطوری-خودت چطوری-دلم تنگ شده رو رج بزنم:
- من دارم ساندویچ پنیر و گوجه می خورم تو چی کار می کنی؟
- من فلان فیلم رو دیدم عاشقش شدم، تو نظرت چی بود؟
- دستا بالا!
- آقا حدس بزن امروز چی شد...
- ببین من حوصله ام سررفته، چی کار کنم؟!؟!
خداحافظی های مورد علاقه ام هم اونایی ان که کوتاه و سریع ان... یه جوری که فاصله های میان قاره ایش توی ذوق نزنه:
- ببین من دارم می رم، بوس، خدافظ.
- جلسه خوش بگذره، به رییست بگو این قدر گیر نده بهت، فعلا.
- به جای منم ته چین بخور، بای.
ولی خب خیلی وقتا سنگینیِ فاصله و ترس از هم فاز نبودن و سایرِ خزعبلات جلوی روحیه ی شتروارگی آدم رو می گیره. در حالی که این گفتگوهای کوتاه به احساسِ نزدیکی خیلی کمک می کنه...
برای من بهترین مدل برای در ارتباط باقی موندن با رفقایِ پخش و پلام اینه که از نامه های آن چنانی و عریض و طویل و شروع های سخت و سنگین بگذریم و به جاش جمله های کوتاه و سبک بفرستیم برای هم... انگار که دیروز هم دیگه رو دیده ایم ... دوست دارم یهو وارد چت بشم و مقدمه های سلام-چطوری-خودت چطوری-دلم تنگ شده رو رج بزنم:
- من دارم ساندویچ پنیر و گوجه می خورم تو چی کار می کنی؟
- من فلان فیلم رو دیدم عاشقش شدم، تو نظرت چی بود؟
- دستا بالا!
- آقا حدس بزن امروز چی شد...
- ببین من حوصله ام سررفته، چی کار کنم؟!؟!
خداحافظی های مورد علاقه ام هم اونایی ان که کوتاه و سریع ان... یه جوری که فاصله های میان قاره ایش توی ذوق نزنه:
- ببین من دارم می رم، بوس، خدافظ.
- جلسه خوش بگذره، به رییست بگو این قدر گیر نده بهت، فعلا.
- به جای منم ته چین بخور، بای.
ولی خب خیلی وقتا سنگینیِ فاصله و ترس از هم فاز نبودن و سایرِ خزعبلات جلوی روحیه ی شتروارگی آدم رو می گیره. در حالی که این گفتگوهای کوتاه به احساسِ نزدیکی خیلی کمک می کنه...
۶ نظر:
عادت کولی هستش. تنها مشکل من همون هم فاز نبودن هستش، وگرنه مفتخر بودم که افاضات زیر رو به ژانر گفتگوی پیشنهادی شما اضافه کنم :دی
- سلام الاغ عزیز!
- کسی مامانِ منو ندیده؟!
- یکی بیاد به این هم آفیسی چینی من وقتی آب دماغش رو می کشه بالا بگه مرض!
- یا همین الان برو آلبوم "سنتی ها"ی نامجو رو گوش کن یا برو بمیر!
deqat kon ke gahi vaghta faqat mishe ye zahersazie faribande! na to dorost midooni yaroo vaq'an chetore! na oon dar vaghe' khoobe va ba ham alaki hey migin 'man khoobam, khodet chetori?!'
midooni eqraq-shode ash ravabete fak o famili bood too Iran, ke hamishe hame por az dargiri o ... boodan amma hamdige ro ba jomle-haye sadeye alaki farib midadan. Nazdiki o Doori khodesh ro az khelale kalamat, agar na hamoon lahzeye aval, daste kam be moroor neshoon mide...
khoob bashi joojoo
به یگانه:
نه من دقیقا منظورم اینه که دوست دارم از سلام و علیک ها و چطوری چطوری ها بگذرم... دوست دارم یه گفتگو رو بی مقدمه شروع کنم بدون این که براش مقدمه بچینم. اصلا و ابدا منظورم ظاهرسازی نیست... برای همین گفتم شتروارگی... برای این که شلپی می پری وسط گفتگو..
به رضا:
عالی بود! به خصوص هم آفیسیِ چینی اش!
Man daram weblog e to ro mikhoonam. To dari chi kar mikoni? (nagoo dari comment e mano mikhooni! )
che bahal! kheili movafegham ba in kar... :) hal mikonam mikhoonam webloget o ha!
به سمیه و صبا:
D:
ارسال یک نظر