۱۱/۱۶/۱۳۸۸

یفقهوا قولی

عادت معمولمون شده این عصرها/شب ها که دونه دونه از دانشگاه می آییم خونه، شام می پزیم و به بقیه ملحق می شیم و شام می خوریم و حرف می زنیم و حرف می زنیم و چای و شکلات می خوریم تا وقتِ خواب. فکر کنم به خاطرِ تعدادِ غالبِ دخترهای خونه، در موردِ سرطان پستان و سنِ مناسب بچه دار شدن و قوانین ضد زن و مردسالاری در شرق و غرب و این داستان ها بیشتر حرف می زنیم... من از قوانینِ ضد زنِ ایران خیلی برای دوستام گفته ام و کلی هم با افتخار از جنبش های زنان و کمپین یک میلیون امضا داد سخن داده ام. چیزی که این وسط توجه هایدی رو بیش از همه چیز به خودش جلب کرده، قوانینِ مربوط به چند همسریه و این شده که هر از گاهی بحث رو برمی گردونه و می پرسه که: یعنی چه مدل مردهایی بیشتر این کارو می کنن؟ این بهشون جایگاه بهتری در اجتماع می ده؟ با این کار پز می دن؟
خلاصه منم هی تلاش می کنم که دقیق و درست توضیح بدم که نه، چند همسری توی جامعه ی شهری ایران واقعا چیز بدیه و فرهنگِ عامه مردم تا جایی که من دیده ام، مبنی بر تک همسریه و مردهای چند همسره بعضا از احترامشون پیش فامیل و آشنا کم می شه و غیره و ذلک... خلاصه بعد از کلی توضیح و تفصیل تقریبا امیدوار شده بودم که توی ذهن هایدی ایران مترادف با کشوری-که-مردها-در-آن-شونصد-تا-زن-می گیرند-و-بابت-آن-کلی-خوشحال-و-خرسند-می باشند نیست.

تا این که دیشب دوست هایدی اومده بود خونه ما و دو ثانیه بعد از معرفی ماها به هم گفت: اوه تو همون هم خونه ای ایرانی هایدی هستی؟ راسته که توی ایران مردها می تونن چند تا زن بگیرن؟

۳ نظر:

Unknown گفت...

چه عصرهای جذابی دارین ها! صرف نظر از خنگ بازی های هم صحبتی هات.
من یاد گرفتم با غیر ایرانی ها از جنبه های مشابه زندگی در ایران با غرب بگم و در مورد کاستی ها همش رو به دولت نسبت بدم و بگم حساب مردم با حکومت جداس و این حرف ها... و البته از خصوصیات منحصر به فرد فرهنگ یرانی چه بد چه خوب... به نظرم تا وقتی که مخاطب به این بینش نرسیده که یک خانواده ایرانی فرق چندانی با یک خانواده از هر جای دیگه نداره نمیشه از جزییات صحبت کرد.

Laleh گفت...

آره واقعا جات خالیه... خنگ بازی ها که به قوت خودش باقیه ولی خب ملت اصولا خیلی دنیا دیده ان و زیادی دیگه بی راه نمی گن. امروز داشتم به این فکر می کردم که چقدر ایرانی ها نژادپرست بودنِ خودشون رو راحت زیر سبیلی در می کنن و اعتراف نمی کنن که نژاد پرستن و یا حتا این که چیز بدی نمی دوننش... شاید زیادی منتقد شدم، نمی دونم ولی این همه سوراخ و لنگیِ فرهنگ رو نمی شه قورت داد، نمی شه هم دورش روبان بست و به ملت نشون داد که من ایرانی ام... (شاید من آخر شبی زیادی منفی باف شده ام...)

فرمون گفت...

لاله جان از قدیم گفتند که نرورد میخ آهنی در سنگ

این هم خونه شما هم هرچقدر تحصیل کرده باشه و هرچقدر هم براش توضیح بدی که داستان از چه قراره باز هم همون تصور اولیه را از ایران خواهد داشت.

این مساله هیچ ربطی به سطح تحصیلات و ملیت نداره... همش برمیگرده به درک و شعور شخص. به نظر من برای اینحور آدم ها هرچه کمتر یه موضوع رو توضیح بدی بهتره.